دانشکده فنی ملاصدرای رامسر

تولدت مبارک   ناگهان استادیه حالت تهوع گرفت وتگری زد همه فهمیدند که استادیه خانم باردار است آنموقع استاد واستادیه در سرزمینی به نام "دانشگاه" هبوت کرده بودند وروزها در مکانی به نام کلاس درس به موجودات مختلف چیزهایی می آموختندو در مکانی به نام خوابگاه زندگی میکردند. 9ماه از بارداری استادیه گذشت و سرانجا م فرزندانی دوقلو که یک جنس مونث ویک جنس مذکر بود را فارغ گردید. - آنها به سرعت رشد کردند وپس از گذراندن مراحل علم به دانشکاه رسیدند. هدف همه این بود که آنها سریع رشد کرده وجای پدرومادرشان را بگیرند ودنیارا دگرگون کنند اما آنها پس از ورود به دانشگاه راه خود را پیش گرفتند وابتدا عاشق دانشجوهای دانشگاههای دیگر شدند.سپس به هرگونه فعالیتی به جای درس خواندن روی آوردند. روزها به جای کلاس رفتن به سرقرار میرفتند و به جای استفاده از خوابگاه منزل مجردی اجاره مینمودند تا اینکه مزاحمتی برای رفت وآمد و فعالتهای آنها ایجاد نشود و به سادگی به عشق وحال وتفریح میپرداختند گویی توریستی هستند که برای جهانگردی در شهری مسکن گزیده است. آنها با سرعتی باورنکردنی تکثیر شدند و به شیوه های جدید گسترده گردیدند وهنوز این روال ادامه دارد واینکه راه استاد واستادیه وهدف آنها فراموش شد.وآنها در سرزمین مهبوت یعنی دانشگاه باقی مانده و پس از سالها به دامان خانواده باز میگردند. “اینگونه بود که دانشجو و دانشجویه متولد شدند”  16آذر روز دانشجو مبارک "آقای من",روزدانشجو"16آذر"دانشجو"تولد"ملاصدرا"آقای من ...ادامه مطلب